برای تارنمایی که عنوانش بیشترین قرابت را با سال 2006 داشت، بیگمان دلکندن از سال کهنه و سلام کردن به سال جدید، همانگونه که پیشتر اتفاق میافتاد و لابد پستر هم اتفاق خواهد افتاد! نه آسان است، نه سزاوار و نه منطقی. چرا که این نخستین بار بود که مهمترین دغدغهی نگارنده در طول دستکم دو دههی اخیر از عمرش به صدر ملاحظات راهبردی جهان نزدیک شده بود و امروز مجبور است هم با 2006 و هم با کوفیعنان - که بیتردید، در بین دبیرکلهای سازمان ملل نشان داد که بیشترین درک ممکن را هم از خطر ناپیدای «بیابانزایی» دارد و هم بیشترین حرمت و عشق را به زیباییهای بیبدیل «بیابان» - خداحافظی کند.
با این وجود، خوشحالم که ...
|
تقریباً بسیاری از نقاط ایران چهرهی زمستانی به خود گرفته و در آستانهی جشن سال نو مسیحیان جهان، درست مثل سالهای دور کودکی، همه جا سفیدپوش شده است ... حتا خبر میرسد که مردمان دیار خشکیدهی سیستان و بلوچستان هم طعم شیرین باران را چشیدهاند و خلاصه همهی شواهد حکایت از آن دارد که ایرانزمین پس از مدتها خود را پذیرای یک «ترسالی» همهگیر و کمنظیر میکند. کاش این اتفاق بیافتد و آبخوانهای تشنهی ما در مناطق بیابانی بتوانند نفسی تازه کنند.
با این وجود میخواهم در این پست از فصلی یاد کنم که مجال نشد در آخرین روزش، او را سزاوارانه بدرقه سازم ... از پاییز؛ هنگامهی بیبدیل پادشاه فصلها ...
|
فرجام ماجرای صدام حسین، خونآشام سنگدلی که حتا به نزدیکترین کسان خویش نیز رحم نکرد، چه رسد به هموطنان و همکیشان و کشورهای همسایهاش، پایان سزاوارانهای نبود!
میخواهم بگویم: سناریوی سانتیمانتالی که غول رسانهای غرب برای واپسین لحظههای حیاتش نوشت، برای او و طرفدارانش در جهان عرب، شاید بهترین پایان ممکن هم بود؛ پایانی که حتا رهبر کاتولیکهای جهان نیز آن را تراژیک خوانده و برنمیتابد، کشور دوست و برادر! لیبی جرأت میکند تا برایش سه روز عزای عمومی اعلام کرده و از همه دردآورتر آنکه متحدان دوست و عزیز ما در فلسطین!! هم آن را محکوم کرده و برایش اشک میریزند و سیاه میپوشند! آن هم در هنگامهی «قربان»، یکی از بزرگترین اعیاد مسلمانان جهان!
راست آن است که نمایش متعدد آخرین صحنههای حیات ...
|
همان طور که پیشتر اشاره کردم، سرانجام نامهای که به انگیزهی مخالفت با ساخت جاده بلدهی نور به گرمابدر لواسان به رشتهی تحریر درآمده و توانسته بود امضای بیش از 140 نفر از نخبگان حوزهی محیط زیست و منابع طبیعی را در پای خویش ثبت سازد، روز شنبهی گذشته برای رئیس جمهور ارسال شد. اینک ضمن انتشار متن کامل آن نامه و اسامی برخی از امضاءکنندگان آن، از هموطنان عزیزم میخواهم تا با مراجعه به این پتیشن، حمایت خویش را از محتوای نامه اعلام فرمایند ...
<a href="http://www.persianpetition.com/sign.aspx?id=836f524d-7e84-479b-890a-9381eb72e81e"><img src="http://i10.tinypic.com/4g5nghd.gif; alt="" ></a>
جناب آقای دکتر احمدینژاد
رئیس جمهور محترم
با سلام و احترام، همان طور که حضرت عالی استحضار دارید، مهرماه گذشته 153 نفر از دانشگاهیان و متخصصان محیط زیست کشور - طی نامهای سرگشاده - نگرانی عمیق خود را در خصوص تعریض جادهی پارک ملّی گلستان به عرض حضرتعالی رساندند. متأسفانه تا این تاریخ نه تنها به درخواست متخصصان امر در خصوص انتقال جادهی مزبور، موضوعی که مصوبهی هیأت وزیران نیز بوده و بودجه آن نیز تخصیص یافته است، پاسخ مثبتی داده نشده؛ بلکه شاهد مصوبات دیگری در سفرهای استانی جنابعالی و کابینهی محترم بودیم که نگرانی دوچندان در میان متخصصان، اساتید و نخبگان منابع طبیعی و محیط زیست کشور ایجاد کرد که از آن جمله باید به اجازهی احداث جادهی گرمابدر – بلده از میان منطقهی حفاظت شده البرز مرکزی و ادامهی آن در پارک ملّی لار اشاره کرد.
اجازه میخواهیم مقدمهای در خصوص جایگاه تنوع زیستی ایران به عرض رسانیم:
از 250 هزار گونهی گیاهان آوندی شناخته شده در جهان، حدود 7300 گونهی گیاهی در ایران رویش دارند که طبق تحقیقات انجام شده 25 درصد آنها انحصاری (اندمیک) این مرز و بوم هستند. با توجه به آنکه دو سوّم ایران از آب و هوای خشک و بسیارخشک برخوردار است، بخش عمدهی این تنوع در دو رشته کوه البرز و زاگرس و شمال خراسان متمرکز شده است. یکی از بزرگترین افتخارات تمدّن ما این است که ایرانیان ارزش این ذخایر ژنتیکی را به خوبی دانسته و در چندین هزار سال پیش، گیاهان مهمی مانند گندم، جو، پسته، انار، انگور، اسفناج، پیاز و گونههای متعدد دیگر را اهلی کردهاند؛ گیاهانی که امروزه بدون آنها، تصور سیر کردن جمعیت بالغ بر شش میلیاردی جهان ناممکن مینمود. حایز اهمیتتر آنکه بخش عمدهای از گیاهان بومی ایران، واجد ارزشهای دارویی نیز هستند که شکوفایی و بقای طب سنتی و اسلامی مدیون بقا و حفظ این اندوختههای ارزشمند و بیجایگزین است. از طرفی چون گیاهان ایران در منطقهای خشک و نیمه خشک تکامل یافتهاند، اغلب ژنهای مهم مقاوم به خشکی، شوری، سرما و مقاوم به آفات در این گیاهان نهفته است؛ ژنهایی که در شمار بزرگترین سرمایههای خدادادی برای توسعهی دانش فناوری زیستی و تأمین نیازهای غذایی بشر محسوب میشوند. از همین روست که بانک جهانی اعلام میدارد: «درحالی که سهم منابع طبیعی از ثروت کشورهای پیشرفته حدود 21 درصد است، این میزان در ایران از 26 درصد هم تجاوز میکند.»
در این میان، کوهستان البرز از مهمترین رویشگاههای کشور، با تنوّع زیستی بالا بوده و یک منبع طبیعی ارزشمند و انکارناپذیر محسوب میشود؛ کوهستانی که متاسفانه باید اعتراف کنیم: به دلیل فشارهای انسانی، ساخت و سازهای متعدد و غلظت بینظیر عملیات تخریبی در آن، اینک در شمار شکنندهترین و آسیبپذیرترین مناطق ایران جای گرفته و به تلخی باید اعتراف کرد: «سیمای طبیعی البرز شدیداً تخریب یافته و گونههای زیادی از گیاهان و جانوران در معرض خطر انقراض قرار گرفته یا نابود شدهاند.»
با این وجود، بخشهایی از مناطق کوهستانی و مرتفع به دلیل تمهیدات حفاظتی اعمال شده از سوی سازمان حفاظت محیط زیست و در راستای حراست از اصل پنجاهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در امان مانده و کماکان میتوان امیدوار بود که فرزندان ما نیز از نعمت تنوّع زیستی ناهمتای کوهستان کمنظیر البرز برخوردار باشند.
امّا با تأسف و ناباوری شاهدیم که یکی از مصوبههای اخیر کابینهی شما در بیست و دوّمین سفر استانی به مازندران، در تقابلی آشکار با راهبردیترین ملاحظات زیستمحیطی قرار گرفته و از همین رو، دلنگرانی جدی میان اساتید، پژوهشگران و دیگر فعالان عرصهی محیط زیست کشور ایجاد کرده است. در حقیقت، به باور ما امضاءکنندگان این نامه، احداث جادهی گرمابدر - بلده، آن هم از میان منطقهی حفاظتشده البرز مرکزی و پارک ملّی لار، خطری جدی برای تداوم حیات و شادابی این منطقه و زیستمندان ارزشمند و غیرقابل جانشینش محسوب میشود.
جناب آقای رئیسجمهور
احداث این جاده که با عبور از مناطق شدیداً شکننده و لغزان حوضهی آبخیز لتیان، پارک ملّی لار را نیز به دو نیم خواهد کرد، با ایجاد پدیدهی «قطعه قطعه شدن» و جدایی زیستگاهها، منجر به انقراض نسل بسیاری از گونههای گیاهی و جانوری میشود. پدیدهای که باعث انقراض شیر ایرانی و ببر مازندران شد و در حال حاضر بقای یوزپلنگ ایرانی را تهدید میکند. همه میدانیم انقراض این دو گونه تنها به دلیل شکار نبوده، بلکه نابودی زیستگاه، عامل اصلی انقراض آنها بوده است . در حقیقت ما انسانها برای گسترش خانهی خویش، خانهی آنها را ویران کردیم! یعنی همان بلایی که بر سر بسیاری دیگر از رویشگاههای گیاهی و زیستگاههای حیات وحش مهم کشور به خصوص جنگلها، تالابها، دریاچه ها، رودخانه به بهانهی ظاهرا مقبول توسعهی شهری و صنعتی و سدسازی آوردهایم. از سوی دیگر، برخی از جوامع گیاهی دارای حساسیتهای ویژهای هستند که به محض دسترسی و دخالت انسان به سرعت تخریب و تجزیه شده و پایایی بومسازگان (اکوسیستم) های خود را از دست میدهند. از آن جمله میتوان از گونههای شقایق و زنبق منحصر به فرد البرز مرکزی یاد کرد.
هر چند میپذیریم «فرآیند توسعه» اجتنابناپذیر و برای پیشرفت و آبادانی کشور ضروری است، امّا در کنار این توسعه، نخبگان امر از دیرباز و همراه و همگام با آموزهای جهانی - برای پاسداری و حمایت از زیستگاههای ناهمتایی که سرنوشت آنها آشکارا بر روند آتی انقراض و کیفیت تنوّع زیستی نهتنها در ایران که در جهان تأثیرگذار خواهد بود - اعمالِ مراقبتی ویژه به همراه تمهیداتی هوشمندانه را در پارههایی از زیستبوم ضروری دانسته و آنها را مناطق تحت حفاظت و مدیریت (مناطق چهارگانه) نامیدند تا از هرگونه تغییر و فشار پس رونده ای با منشأ انسانی محفوظ داشته و عمیقاً درجهی پایبندی خود را به این اصل خردمندانه نشان دهند که «آنچه هم اکنون در اختیارِ ماست، سرمایه ای نیست که از پدرانمان به ارث برده ایم، بلکه امانتی است که باید به فرزاندانمان پس دهیم». باید دانست که تنوّع زیستی این سرزمین مقدّس - که برای حراست و بقایش در طول تاریخ با خون بهترین فرزندانش آبیاری شده است - چشم جهانیان را خیره کرده و میکند. برای همین است که هنوز هم میتوان گونههای گیاهی و جانوری نادر و منحصر به فردی را در این آب و خاک سراغ گرفت که نظیری در جهان ندارند. انقراض آنها می تواند آیندگان را از سودهای این منافع خدادادی محروم کند . چنین است که اگر توسعه بر مبنای ملاحظات زیست محیطی نباشد , پایدار نبوده و زیان آن بیش از سود آن است .
بر اساس ستادههای حاصل از پژوهشهای گروهی از محققین برجستهی کشور و جهان، مناطقی همچون البرز مرکزی، پارکهای ملّی لار، گلستان، خجیر، بمو، دنا، خلیج نایبند و ... در شمار ارزشمندترین مناطق بیجایگزین کشور قرار دارند؛ امانتهای گرانسنگی که باید به نیکوترین شکل ممکن به فرزندان پاکنهاد این بوم و بر پس دهیم. از این رو، شایسته است در کنار توسعه و آبادانی همهجانبه کشور عزیزمان - که حضرتعالی با جدیت پرچمدار این مهم هستید - مناطق چهارگانهی محیط زیست را، عرصهای بدون دخالت انسانی، برای زندگی آرام و متعادل گیاه و حیوان قرار دهیم؛ موجودات مفیدی که باید بپذیریم آنان نیز از ساکنان این مرز و بوم بوده و بر گردن همهی ما حق دارند .
پرواضح است که کسی قصد مخالفت با «احداث جاده» که از زیرساختهای توسعهی هر کشوری محسوب میشود، ندارد. امّا مسأله و پرسش اصلی این است که با وجود اجرای طرح پرخرج و مسألهدار آزادراه تهران- شمال، طرح تعریض جادهی هراز و طرح جادهی قزوین به تنکابن در کنار محورهای ارتباطی کنونی (جادهی چالوس، جادهی هراز، جادهی فیروزکوه، آزادراه قزوین - رشت و مسیرهای خط آهن و کریدورهای هوایی موجود)، آیا باز هم لزومی دارد که مسیر دیگری، آن هم درست از میان منطقهی حفاظتشدهی البرز مرکزی احداث شود؟! آیا هماکنون که این جادههای جدید هم به بهرهبرداری نرسیدهاند، تورم شدید جمعیت در شمال کشور، بخصوص در ایام تعطیل همه را کلافه نکرده و نمیکند؟ آیا کسی به ظرفیت پذیرش (برد بومشناختی، روانی و فیزیکی) نوار ساحلی ارزشمند شمال کشور اندیشیده که مدتهاست به آستانهی اشباع خود رسیده است؟ آیا تجمع این همه زباله در جنگلهای شمال کم است که بار دیگر با احداث جاده ای دیگر این خطه زیبا را به زباله دانی تهران نشینان تبدیل کنیم؟ آیا وجود صدها پرونده زمینخواری و تجاوز به اراضی ملّی در منطقه البرز مرکزی که هماکنون در جریان است، کافی نیست تا با احداث جادهای جدید در منطقه بحرانزده البرز مرکزی موافقت نکنیم؟ از سوی دیگر آیا بهتر نیست با گسترش ناوگان حمل و نقل عمومی و راهآهن نیاز به احداث جاده را کاهش داد تا بیش از این سرمایه های ملی با مصرف بنزین نابود نگردد؟ و آیا خسارت ناشی از جابجایی خاک، تخریب پوشش گیاهی، افزایش سیلخیزی و نزول دیگر کارکردهای غیرقابل تبادل منابع طبیعی ناشی از آن دسته از عملیات راهسازی – که فاقد ارزیابی زیستمحیطی است - سنجیده شده یا میشود؟ به سخنی دیگر، آیا اصولاً آن چیزی که از ساخت این جاده عاید کشور میشود ، در برابر از دسترفتن ارزشهای محاسبهناشدنی زیستمحیطی ، قابل توجیه است؟ بنابراین شایسته است نسبت به انجام بررسی همه جانبه از نظر آمایش منطقه و اهمیت مبانی بومشناختی، تصمیم متناسب اتخاذ شود.
آقای احمدینژاد عزیز
باور ما این است که با وجود دستکم پنج جاده که در عرض حدود 200 کیلومتر و به موازات هم، البرز را قطع کردهاند، نیاز به احداث جادهای جدید و قطعهقطعه شدن بیشتر منطقهی حفاظتشدهی البرز مرکزی نیست.
چنین است که ما امضاء کنندگان این طومار سبز، صمیمانه و مجدانه از شما میخواهیم نسبت به ابطال یکی از مصوبههای اخیر دولت مهرورزی در بیست و دومین سفر استانی جنابعالی به مازندران، اقدام بایسته معمول فرمایید و اجازه ندهید تا به بهانهی احداث جاده بلده نور به گرمابدر لواسان، عملاً آخرین شریانهای حیات البرز را قطع کرده و شاهد مرگ خاموش این اسطورهی همیشه استوار ایرانزمین باشیم.
باشد تا با نگهداری و اعمال مهرورزی بر بخشهایی بکر از طبیعت این سرزمین و تقدیم آن به نسلهای آینده، ایشان را در بهرهگیری از مواهب الهی که امروز بر ما پوشیده و ناشناخته است، یاری دهیم.
جمعی از اساتید ، اعضای هیأت علمی و نخبگان منابع طبیعی و محیط زیست کشور
دکتر محمد حسین جزیرهای (چهره ماندگار منابع طبیعی ایران و رئیس سابق سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور)، دکتر تقی شامخی (استاد دانشگاه تهران، رییس انجمن جنگلبانی ایران و رییس اسبق مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)، دکتر مجید مخدوم (استاد دانشگاه تهران و پدر دانش محیط زیست نوین در ایران)، دکتر ابوالقاسم متین (نگارندهی نخستین کتاب زیستمحیطی در سال یکهزار و سیصد و چهل – با عنوان آلودگی محیط زیست - و مؤسس دهکدهی تندرستی، استاد بازنشسته دانشگاه شهید چمران اهواز)، دکتر محمود کرمی (استاد دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران و شهید بهشتی)، دکتر احمد قهرمان ( استاد گیاهشناسی دانشگاه تهران)، دکتر محمّدحسن عصاره ( رئیس مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)، دکتر عادل جلیلی ( رئیس سابق مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور و نماینده سابق ایران در فائو – رم )، دکتر ولیالله مظفریان (دانشیار پژوهش مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)، دکتر خسرو ثاقبطالبی ( رئیس بخش تحقیقات جنگل مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور و مدرس دانشگاه)، دکتر هوشنگ سبحانی (عضو هیأت علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران)، دکتر منوچهر نمیرانیان ( عضو هیأت علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران)، دکتر علی اصغر درویش صفت (عضو هیأت علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران)، دکتر جهانگیر فقهی ( عضو هیأت علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران)، دکتر حسین آذرنیوند ( عضو هیأت علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران)، دکتر محسن محسنی ساروی (عضو هیأت علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران)، دکتر شهرام خلیقی (عضو هیأت علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران)، دکتر مصطفی جعفری (رئیس سابق مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)، دکتر عبدالرسول تلوری (معاون پژوهشی مرکز تحقیقات حفاظت خاک و آبخیزداری)، دکتر خدیجه رضوی (مدیرعامل مؤسسه توسعه پایدار)، دکتر حسین ارزانی (عضو هیأت علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران)، دکتر وحید اعتماد (عضو هیأت علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران)، دکتر انوشیروان شیروانی (عضو هیأت علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران)، دکتر هدایت غضنفری (عضو هیأت علمی گروه جنگلداری دانشگاه کردستان)، دکتر حسن عسگری ( مسئول گروه پژوهشی حفاظت و حمایت از منابع طبیعی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)، دکتر علیاصغر معصومی ( رئیس سابق مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور و مدرس دانشگاه)، دکتر علی طویلی (عضو هیأت علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران)؛ دکتر حسن روحیپور ( عضو کمیتهی ملّی فرسایش و رسوب و مدرس دانشگاه)، دکتر محمّد خسروشاهی ( استادیار پژوهش و عضو هیأت مدیره انجمن اعضای هیأت علمی)، دکتر مرتضی خداقلی ( عضو هیأت علمی و رئیس سابق بخش منابع طبیعی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان اصفهان)، دکتر عباس قمری زارع ( رئیس گروه مستقل تحقیقات زیستفناوری منابع طبیعی و عضو شاخهی گیاهی انجمن ژنتیک ایران)، دکتر افشین دانه کار (عضو هیأت علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران)؛ دکتر حسین آخانی ( عضو هیأت علمی دانشکده زیست شناسی دانشگاه تهران)؛ دکتر مهیار امینی نسب (عضو هیأت علمی دانشکده زیست شناسی دانشگاه تهران)؛ دکتر محمود نجفی (عضو هیأت علمی دانشکده زیست شناسی دانشگاه تهران)؛ دکتر فریده عطار(عضو هیأت علمی دانشکده زیست شناسی دانشگاه تهران)؛ دکتر شاهین زارع (عضو هیأت علمی دانشکده زیست شناسی دانشگاه تهران)؛ دکتر علیرضا ساری (عضو هیأت علمی دانشکده زیست شناسی دانشگاه تهران)؛ دکتر وحید نیکنام (عضو هیأت علمی دانشکده زیست شناسی دانشگاه تهران)؛ دکتر معصومه ملک (عضو هیأت علمی دانشکده زیست شناسی دانشگاه تهران)؛ دکتر آمنه رضایف (عضو هیأت علمی دانشکده زیست شناسی دانشگاه تهران)؛ دکتر سیدعطا رضایی (رئیس بخش تحقیقات بیابان مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)؛ دکتر مرتضی اکبرزاده (استادیار پژوهش مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)، دکتر عباسعلی سندگل (دانشیار پژوهش مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)، دکتر محمّد علیزاده (جمعیتشناس بازنشسته سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور)، دکتر مهدی فرحپور (معاون پژوهشی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)، دکتر حسن مداح عارفی (رئیس بانک ژن مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)، دکتر زیبا جمزاد (رئیس بخش تحقیقات گیاهشناسی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)، دکتر احمد رحمانی (رئیس انجمن اعضای هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)، دکتر حسین سردابی ( استادیار پژوهش مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)، دکتر یونس عصری (دانشیار پژوهش مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)، دکتر مجید اخوان (استادیار پژوهش مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)، دکتر بهرام پیمانیفرد (استاد پژوهش مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور و سردبیر فصلنامه علمی پژوهشی تحقیقات مرتع و بیابان ایران)، دکتر هادی کیا ( استادیار دانشگاه آزاد اسلامی – واحد علوم و تحقیقات)، دکتر محمدرضا اختصاصی (استادیار دانشگاه یزد)، دکتر منصور مصداقی (استاد دانشکده منابع طبیعی گرگان)، دکتر ابولفضل وطن پرست ( مدیر عامل اسبق جبهه سبز ایران)؛ دکتر ولیالله محمدی (عضو هیأت علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران )؛ دکتر شهرام شفیعی (رئیس آزمایشگاه خاکشناسی مناطق خشک و نیمهخشک کشور)، دکتر قادر کریمی ( استادیار پژوهش مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)، دکتر سیدرضا طبایی عقدایی ( دانشیار پژوهش مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)، دکتر محمّد متینیزاده ( استادیار پژوهش مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)، دکتر صابر شاهویی (رئیس سابق و استاد دانشگاه کردستان)، دکتر سید محسن حسامزاده (عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)، دکتر محمدعلی حامدی ( مدرس دانشگاه شهید بهشتی )، دکتر فرهنگ قصریانی ( استادیار پژوهش مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور و رئیس سابق دفتر امور زیستگاهها سازمان حفاظت محیط زیست)، دکتر منصور امیدی (عضو هیأت علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران)؛ دکتر حسین لسانی ( عضو هیأت علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران)؛ دکتر فرنگیس خیال پرست (عضو هیأت علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران)؛ دکتر حسن زینالی (عضو هیأت علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران)؛ دکتر محمد اسماعیل حسنی (عضو هیأت علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران)؛ دکتر سید محمد فخرطباطبایی (عضو هیأت علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران)؛ دکتر هوشنگ علیزاده (عضو هیأت علمی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران)؛ دکتر تقی شعبانیان (عضو هیأت علمی دانشگاه کردستان)؛ دکتر وحید حسینی (عضو هیأت علمی دانشگاه کردستان)؛ دکتر مهدی پور هاشمی (عضو هیأت علمی دانشگاه کردستان)؛ دکتر ابراهیم شریفی عاشورآبادی (عضو هیأت علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع و مدرس دانشگاه)؛ مهندس ویکتوریا جمالی ( مسئول پژوهش دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران)؛ مهندس پرویز باباخانلو (استاد پژوهش بازنشسته مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)؛ مهندس اسماعیل رهبر (رئیس سابق بخش تحقیقات بیابان)، مهندس محمود معلمی (رئیس مدیریت فنی و تحقیقاتی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)، مهندس کیوان نوحی (کارشناس ارشد سازمان هواشناسی کشور)، مهندس علیرضا نظریان (مسئول ارشد محیط طبیعی اداره کل محیط زیست استان چهارمحال بختیاری)، مهندس محمد رضا گنجی (بازرس انجمن جنگلبانی ایران و مدیرکل اسبق دفتر تثبیت شن و بیابان زدایی)؛ مهندس محمدرضا کازرونی (کارشناس خبره و بازنشسته سازمان مدیریت و وزارت کشاورزی سابق)، مهندس کامبیز بهرام سلطانی (صاحب نظر و پیشکسوت محیط زیست)؛ مهندس بهنام نمازی (عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)، مهندس علیمحمّد طهماسبی بیرگانی (کارشناس دفتر امور بیابان سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور)، مهندس فرهاد سرداری ( کارشناس دفتر امور بیابان سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور)، مهندس حیدر پناهپور (عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)، مهندس محسن نصیری (عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)، مهندس بهرام نوشآفرین (کارشناس دفتر امور بیابان سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور)، مهندس مسعود شکویی (استادیار پژوهش مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)، مهندس مجتبی پاکپرور (عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان فارس)، مهندس مصطفی خوشنویس (عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)، مهندس علیاکبر یاسینی (بازنشسته سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور)، مهندس سید محسن صادقیان مطهر (دبیر کمیتهی انتشارات و رئیس مرکز اسناد مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)، مهندس هاشم کنشلو (عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)، مهندس حمیدرضا عباسی (عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)، مهندس عمار رفیعی امام ( دانشجوی نخبه دانشگاه تهران و کارشناس ارشد مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)، مهندس طاهره انصافیمقدم (عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)، مهندس سید مرتضی ابطحی (رئیس ایستگاه تحقیقات مناطق خشک کشور – کاشان)، مهندس هومن روانبخش (دانشجوی نخبه دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران و فعال محیط زیست)، مهندس سید علیرضا موسوی (دانشجوی دکترای دانشگاه تهران و پژوهشگر مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)، مهندس سید حسن کابلی (دانشجوی دکترای دانشگاه تهران و پژوهشگر مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)، مهندس عیسی مؤمن رومیانی (رئیس سابق باغ ملّی گیاهشناسی ایران)، مهندس سید جعفر سید اخلاقی (مدیر روابط عمومی و امور بینالملل مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)، مهندس انوشیروان نجفی (عضو هیأت علمی سازمان تحقیقات و آموزش کشاورزی و معاون سابق محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست)، مهندس کیومرث سفیدی (دانشجوی نخبه دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران)؛ مهندس مهدیقلی ( مدرس دانشکده زیست شناسی دانشگاه تهران)؛ مهندس فرهاد خاکساریان ( کارشناس خاکشناسی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)، مهندس جلیل علوی (دانشجوی نخبه دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران)؛ مهندس ابراهیم فرآشتیانی (عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)، مهندس کامران بختیاری (کارشناس ارشد سازههای آبی)، مهندس سیدرضا صفوی (عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)، مهندس جواد رشیدی (عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی بوشهر)، مهندس سعید رشوند (عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی قزوین)، مهندس مجید حسنی (کارشناس ارشد بخش تحقیقات جنگل مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)، مهندس سید حسن زندی (عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اصفهان)، مهندس ناصر انصاری (معاون مدیریت خدمات فنی و تحقیقاتی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)، مهندس محمّد فیاض (رئیس بخش تحقیقات مرتع مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)، مهندس ناصر مقدسی (معاون سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور در مناطق خشک و نیمه خشک)، مهندس آرتا علیزاده (کارشناس سنجش از دور و ساج در طرح جامع آب کشور)، مهندس محمد حسن قاسمی (رئیس اداره آمار مدیریت خدمات فنی و تحقیقاتی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع)، مهندس میر منصور خلیقی (صاحب نظر و فعال محیط زیست)، مهندس آزاد هناره (کارشناس ارشد منابع طبیعی و دانشجوی نخبه دانشگاه تهران)؛ مهندس احمد رجبی (کارشناس امور بینالملل وزارت خارجه و عضو کمیتهی اقدام ملّی مقابله با بیابانزایی)، مهندس مازیار نیازمند (دبیر کمیتهی راهبری گردشگری در مناطق کویری و بیابانی کشور)، محمدرضا حسانی (معاون اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان کرمان)، محسن دلشکیب (مدیر مسئول ماهنامه گردشگری تراولر)، میترا البرزی منش (دبیر انجمن زنان حامی محیط زیست)؛ افسانه اسماعیلی (رییس برنامه و بودجه مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)؛ مهندس معصومه ایزدپناه (عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)، مهندس مریم تیموری (عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)، مهندس طاهره انصافی مقدم (عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)، مهندس علی صلاحی کجور (عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور) و محمّد درویش (رئیس گروه تحقیقاتی عوامل اقتصادی اجتماعی بیابانزایی و عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور)
|
از آنجا که بسیاری از کاربران گرامی اینترنت در ایران امکان دسترسی مستقیم به تارنمای فارسی BBC را ندارند، متن کامل این خبر را منتشر میکنم:
آمریکا گرمایش زمین را عامل تهدید خرس قطبی دانست
آمریکا با استناد به کاسته شدن از سطح یخ های منطقه قطب شمال پیشنهاد کرده است خرس های قطبی را در فهرست گونه های "تهدید شده" قرار دهد.
هرچند دانشمندان از مدت ها قبل بر این موضوع تاکید کرده اند، اما این نخستین بار است که دولت آمریکا رابطه میان گرمایش زمین و تهدیدی که متوجه خرس های قطبی است را می پذیرد.
جورج بوش، رئیس جمهور آمریکا، همواره از متعهد کردن کشورش به طرح های اجباری کنترل میزان تصاعد دی اکسید کربن - که تصور می شود عامل اصلی گرمایش زمین باشد- خودداری کرده است.
بنابه تخمین ها هم اکنون 20 تا 25 هزار خرس قطبی در جهان وجود دارد که 4700 عدد از آنها در ایالت آلاسکای آمریکا زیست می کنند.
نفت و گاز
دیرک کِمپتورن وزیر کشور آمریکا با توصیف خرس های قطبی به عنوان یکی از "بهترین بقا یابندگان طبیعت" گفت: "ما نگرانیم که زیستگاه خرس های قطبی عملا درحال ذوب شدن باشد."
رتبه "تهدید شده" (threatened) یک درجه پایین تر از "در خطر" (endangered) است. اصطلاح "در خطر" مختص موجوداتی است که در آستانه انقراض قرار دارند.
یک مقام وزارت کشور آمریکا به خبرگزاری فرانسه گفت که آمریکا تاکنون هیچ گونه جانوری را "که مانند خرس قطبی دارای چنین ارتباط تناتنگی به مساله تغییرات جوی باشد فهرست نکرده است."
آقای کمپتورن از برخی پرسش ها درباره کاهش تصاعد گازهای گلخانه ای توسط آمریکا طفره رفت اما گفت این مساله به وزارتخانه او مربوط نمی شود.
با این حال او تاکید کرد که توسعه میدان های نفت و گاز در آب های ساحلی آلاسکا، که همواره از طرح های مورد حمایت دولت بوش بوده است، خطری را متوجه خرس های قطبی نمی کند.
گروه های فعال محیط زیست از این پیشنهاد استقبال کردند. کیسی سیگل از "مرکز تنوع زیستی" گفت این "تصمیم نقطه عطفی در شیوه برخورد این کشور با تغییرات جوی است."
با این حال قرار دادن خرس های قطبی در این فهرست تا یک سال دیگر انجام نخواهد شد تا نتایج سایر مطالعات مشخص شود.
"گروه متخصص خرس های قطبی"، مستقر در سوئیس، پیش بینی کرده است که شمار این حیوانات ظرف 45 سال آینده 30 درصد کاهش یابد.
|