موقعیت ایرانزمین به دلیل قرارگرفتنِ بیش از 7/89 درصد از مساحتش در قلمرو سرزمینهای خشک[1] (خلیلی، 1371)، موقعیتی منحصر به فرد و درعین حال، شکننده محسوب میشود؛ وضعیت دشوار و پیچیدهای که لزوم کشف و تدوین ضوابط و معیارهای پایش و ارزشیابی در طرحهای مدیریت منابع طبیعی و آبخیزها را بیش از پیش آشکار میسازد. این مسأله به ویژه از آنجا اهمیت بیشتری مییابد که بدانیم: یک کشور تنها در اثر نفوذ دشمن به حوزههای فیزیکی، سیاسی یا فرهنگیاش در معرض انحطاط قرار نمیگیرد، کشوری که نتواند از میراثهای طبیعی و موجودات زندة گیاهی و جانوری خویش به درستی حراست کرده و از شرایطی دمادم ناپایدارتر در محیط طبیعی خود متأثر باشد؛ نمونة آشکاری از فرهنگ و تمدّنی رو به زوال را نمایش میدهد؛ تمدّنی که دیگر حتّی کسی تمایلی به فتح آن هم نخواهد داشت. بنابراین، اگر امروز وزن مسایل مرتبط با پایداری زیستمحیطی در شکلدهی به معادلات جهانی قابلتأمل شده است، شتاب افزایش این وزن در کشورهایی نظیر ایران، به دلیل حساسیتهایی که برشمرده شد و موقعیت خاص جغرافیای زیستی این بوم و بر، باید دوچندان باشد.
[1] Dry lands ؛ به سرزمینهایی اطلاق میشود که میانگین بارندگی سالانة آنها، در بهترین حالت به دوسوّمِ میانگین تبخیر و تعرق سالانه هم نمیرسد (مناطق نیمهمرطوب خشک- Dry sub-humid) و در بدترین حالت، از یکبیستم هم کمتر است (مناطق فراخشک – Hyper arid). این سرزمینها به طور کلی از چهار زیستاقلیم تشکیل یافتهاند که دو زیستاقلیمِ دیگر، مناطق خشک (Arid) و نیمهخشک(Semi arid) هستند (UNEP، 1997).
|